تا کی تنهایی؟

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

و دوباره برگشتم

سلام به همه

آخرین پستی که داشتم مربوط به 4 مهر 1396 بود و الان 22 اردیبهشت 97؛ یعنی 7 ماه 18 روز نبودم.

اتفاقات خوبی برام نیفتاد. داشتم پستای قبلیمو می خوندم و می دیدم که چه دغدغه هایی اون زمان داشتم. تو انی 7 ماه اوضاعم به شدت تغییر کرده. از لحاظ مالی همچنان در مضیقه ام ولی از لحاظ فکری به شدت تغییر بنیادی رو تجربه کردم. در حال حاضر ترم 4 ارشدم و دارم آروم آروم کار پایان نامه رو شروع میکنم.

قلبا از اینکه این مدت خبری از شما دوستان نمی گرفتم به شدت عذر میخوام. منو ببخشین

تا کی تنهایی؟...
ما را در سایت تا کی تنهایی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahikerastnist بازدید : 33 تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397 ساعت: 2:26

روزای سخت شروع شد

و فردا 8 صبح، اتوبان همت، سه راه ضرابخانه و دانشکده...

احساس غمباری از فضای دانشکده دارم. دلم نمیخواد برم اونجا ولی مجبورم

فردا روز سختیه و البته فرداش هم روز سختیه. امیدوارم بتونم کنار بیام.

تا کی تنهایی؟...
ما را در سایت تا کی تنهایی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahikerastnist بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1396 ساعت: 16:08

شرح روز

امروز خسته شدم. دلم برای چیزی که نمیدونم شور میزنه. فکر میکنم به خاطر اینه که هنوز پایان نامه رو شروع نکردم و فقط دارم برنامه ریزی میکنم. این نگرانم میکنه. قطعا این چیزی نیست که دوست داشته باشم. قطعا نیست. فردا مهدی رو خواهم دید و در مورد سوالی که دا تا کی تنهایی؟...ادامه مطلب
ما را در سایت تا کی تنهایی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahikerastnist بازدید : 33 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1396 ساعت: 16:08

بوی روزای بد میاد...

امروز تموم شد... البته برای بعضیا تموم نشده... دیشب بود نه! دیروز عصر بود که یهو حال روحیم خراب شد. خیلی خراب شد. نفهمیدم برای چی. یهو احساس بیهودگی بدی کردم. این احساس خیلی شبیه به روزای بعد از فارغ التحصیلی ام بود. آره...حس نکبت باری داشتم نسبت به خودم.

نگرانم نکنه دوباره حال بدم برگرده..این دفعه بیاد هیچ جوره نمیشه جمعش کرد... امیدوارم نشه...

تا کی تنهایی؟...
ما را در سایت تا کی تنهایی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahikerastnist بازدید : 35 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1396 ساعت: 16:08

یک درس

هر مرحله یاس از خالق، خودش دریچه ایه برای یک شناخت بهتر از جهان و هستی

+ نوشته شده در  شنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 19:34  توسط پرنده ی سیاه  | 
تا کی تنهایی؟...
ما را در سایت تا کی تنهایی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahikerastnist بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 21:26

روزهای معمولی

امروز باید برای ترم جدید آماده بشیم. آخرین ترم ارشد و ترم بعد که ترم پایان نامه است. تا الان نمره های ترمم بد نبوده (برای یه همچین لحظه ای نیشم باز میشه و تعدادی قند توی دلم آب میشه) و این برای من خوشاینده.  امروز میرم کتابخانه تا اون برگه ی ثبت نام رو بدم به مسئولش. بعدشم میشینم اونجا و کتاب میخونم. شایدم رفتم شهید بهشتی. به تازگی تونستم به اونجا راه پیدا کنم. اولا راهم نمی دادند. بهشون می گفتم م تا کی تنهایی؟...ادامه مطلب
ما را در سایت تا کی تنهایی؟ دنبال می کنید

برچسب : روزهای,معمولی, نویسنده : rahikerastnist بازدید : 34 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 21:26

ریشه های عذاب دهنده

یکی از چیزایی که همیشه ازش میترسیدم و هم اکنون نیز نگرانم، اینه که احساس کنم مفید نیستم. احساس کنم که اطرافیانم بی توجه به اینکه من می تونم کمکشون کنم، از من کمک نخوان. همیشه موقعی که احساس غیر مفید بودن کردم، همزمان احساس پوچی و بیهودگی هم به حال و روزم اضافه شده. این روزا که کمی بیشتر از سابق درگیر فضای مجازی ام، متوجه شدم که این چاشنه آشیلم تو این فضا بیشتر تحریک میشه. من دوست دارم برای آدمای و تا کی تنهایی؟...ادامه مطلب
ما را در سایت تا کی تنهایی؟ دنبال می کنید

برچسب : دهنده, نویسنده : rahikerastnist بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 21:26

دلم تنگ شده

دلم برای خودم تنگ شده. دلم برای دوستام تنگ شده. دلم برای اونایی که دیگه نمی بینمشون تنگ شده

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۶ساعت 21:10  توسط پرنده ی سیاه  | 
تا کی تنهایی؟...
ما را در سایت تا کی تنهایی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahikerastnist بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 21:26

برگشتم

من خسته برگشتم....خیلی خیلی خسته برگشتم. دلم میخواد سرمو بزارم زمین و دیگه بیدار نشم. از مردم شهرم خسته شدم. از مردم کشورم خسته شدم. احساس میکنم که دیده نمیشم. احساس میکنم که دغدغه هام رو کسی نمی فهمه و گوش نمیده. اصلا گوشی نیست که حرفامو بشنوه، کسی نیست که دغدغه ی منو داشته باشه. در لحظات حساسی از زندگیم قرار گرفتم بی آنکه پناهگاهی داشته باشم. این روزها بیشتر از گذشته احساس تنهایی و بی پناهی میکن تا کی تنهایی؟...ادامه مطلب
ما را در سایت تا کی تنهایی؟ دنبال می کنید

برچسب : برگشتم, نویسنده : rahikerastnist بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 21:26

چه روزی در پیش داریم...

فردا ساعت 10 تا 12 باید برم دانشگاه شهید بهشتی سر کلاس کاربرد جمعیت به عنوان مستمع آزاد بشینم.  فرداش هم که کلاسامون شروع میشه تو علامه. آه خدای گربه های چاق!چند مدتیه ه انقلاب نرفتم..انقلاب خونم اومده پایین. همچنین چندروزیه که زندگی نکردم...زندگی خونم هم اومده پایین. من گربه های ماده رو از گربه های نر بیشتر دوست دارم. خیلی مودب ترند.... واقعا فهم و شعور ازشون میباره...خیلی خوبن. همچنان در حال ریا تا کی تنهایی؟...ادامه مطلب
ما را در سایت تا کی تنهایی؟ دنبال می کنید

برچسب : داریم, نویسنده : rahikerastnist بازدید : 33 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 21:26

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه